درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید سلام و احترام خدمت شما عزیزان بازدید کننده! با اظهار سپاس از بازدید تان، لطفاً برای هرچه بهتر شدن وبلاگ من، مرا از نظرات، پیشنهادات و انتقادات سالم تان بهره مند سازید. تشکر کامران kamran.8194@yahoo.com



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 106
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 106
بازدید ماه : 265
بازدید کل : 248070
تعداد مطالب : 128
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه

اسما خداوند متعال %

« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
لطفاً این صفحه را با دوستان تان به اشتراک بگذارید 32 کلمه

Speed test

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ این صفحه را به اشتراک بگذارید
بهارســـــــــــــــــــــــتان
علمی، فرهنگی، اسلامی، تفریحی، ورزشی
دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:, :: 18:6 ::  نويسنده : کامران

زندگي شخصي:
محمد يونس قانوني فرزند محمد يوسف در سال 1336 هـ ش مطابق 1958 ميلادي در ولسوالي حصه سوم ولايت پنجشير ديده به جهان گشوده است، ايشان در سال 1343 هـ ش مطابق به 1965 ميلادي در شهر کابل شامل مکتب ابتدايه گرديد و در سال 1355 هـ ش مطابق 1977 ميلادي دوره ليسه را در مدر سه ابوحنيفه به اتمام رسا
نید. و متعاقبا شامل پوهنحي شرعيات پوهنتون کابل گرديد.
دوران جهاد: آغاز فعاليت هاي وي در عرصه سياسي ، فرهنگي و جهادي از زماني آغاز مي شود که پس از فراغت از پوهنحي شرعيات پوهنتون کابل، در سال 1359 به جبهه پنجشير پيوست.و در آن جا براي اولين بار به فرماندهي قهرمان ملي کشور شهيد احمد شاه مسعود، به عنوان منشي عمومي کميته دعوت و جهاد، منصوب گرديد. وي با درک شرايط و مصلحت جبهات، به ايجاد مرکز آموزشي دعوت به جهاد همت گمارد که خود نيز تربيه مربيان اين مرکز را به عهده داشت. ايجاد اين مرکز و مديريت قوي آن از سوي محمد يونس قانوني، در تقويت جبهات نقش اساسي و سازنده داشت. در سال 1360، از جناب احمد شاه مسعود به حيث نماينده جبهات انتخاب و عازم پيشاور پاکستان گرديد و براي شش سال مسئوليت امور فرهنگي را به عهده داشت.
محمد يونس قانوني درطي شش سال توانست با انعکاس فعاليت هاي جبهات خارج از کشور و نيز شناساندن جبهات تحت امر شهيد مسعود توانايي و لياقت خويش را در انجام امور محوله به اثبات رساند و با پينش واقعي و درايت سياسي، به عنوان عنصري مفيد، مطرح گرديد. با تاسيس شوراي نظار، وي به مدت 3 سال وظيفه معاونت کميته فرهنگي را اجرا مي کرد که از جمله خدمات ارزنده اين دوره مي توان به تاسيس نشريه پيام شورا، انتشار کست هاي ارمغان سنگر، ايجاد اداره سمعي و بصري براي تهيه و پخش کست هاي ويدويي از صحنه هاي درخشان جهاد و مبارزه ملت افغانستان، تاسيس راديو محلي و و مهم تر از همه زمينه سازي و ايجاد شرايط مناسب روابط و حرکت فرهنگي هماهنگ در بين ولايات، اشاره نمود که هر کدام از موارد ياد شده قابل تامل، انديشه و درخور ستايش هستند. از آن پس با تاسيس شوراي سراسري قوماندانان، محمد يونس قانوني به حيث نماينده شهيد مسعود، رياست کميته سياسي اين شورا را به عهده گرفت که در مدت تصدي اين وظيفه تلاش وي در جهت نزديکي افکار و خط مشي هاي قوماندان براي همه دوست دارن وحد ت ملي در کشور ارزشمند و قابل ستايش است.
با آزادي کابل و پيروزي مجاهدين، محمد يونس قانوني نيز همچون ساير مجاهدين، سربلند و با افتخار وارد کابل گرديد و سه= روز بعد به عنوان رييس عمومي سياسي اردو، در کنار دوست و همسنگرش احمد شاه مسعود بزرگ، مشغول به خدمت گرديد. در اين مدت او توانست براي ايجاد يک اردوي منظم و ساختار مناسب براي اردو، موفقيت هاي چشمگيري را بدست آورد. پس از موافقت نامه ننگرهار که در آن برکناري احمد شاه مسعود از بست وزارت دفاع، تصويب گرديد و سردار بزرگ ما با يک دنيا گذشت و ايثار، اين موافقت نامه را پذيرفت و از سمت خويش کناره گيري کرد، محمد يونس قانوني به عنوان سرپرست وزارت دفاع از جناب رييس جمهور وقت تعيين گرديد. وي در اين سمت که پيش از سه ماه طول نکشيد، با درک مسئوليت سنگين خويش، کارهاي بسيار اساسي در جهت شکل گيري و پايه گذاري وزارت دفاع نمود که مي توان ساختار اداري فعلي وزارت دفاع را به نوعي حاصل زحمات بدريغ او دانست. وي با وجود کار در وزارت دفاع از هر گونه فعاليت نظامي اجتناب ورزيد و تنها در بعد سياسي و تشکيلاتي آن، به نحو احسن اجراي وظيفه کرد.
دوران مقا ومت: محمد يونس قانوني در اين دوران به نمايند گي از جريان مقاومت، جهت گفتگو و مذاکرات با جرياني موسوم به شاه سابق، دو =سفر رسمي به روم داشت. هدف اصلي و نيت از اين سفرها، ايجاد يک تشکل حول محور وحدت ملي بود. تا با ايجاد يک تشکل ملي، جامعه را از بحران موجود رهايي بخشيده و در جهت ايجاد يک نظام سياسي در حرکت نمود. مرد خستگي ناپذير و پرتلاش سرزمين ما در سال= 77 به فرانکفورت آلمان سفر کرد که حاصل آن سفر، تشکيل شوراي مصالحه و وحدت ملي بود. هدف از تشکيل آن ايجاد يک جبهه سياسي در کنار مقاومت بود. در دوران مقاومت به فيصله شوراي رهبري، مسئوليت کميته امور ولايات به محمد يونس قانوني محول گرديد. علاوه برآن رهبري کليه کميته هاي موازي و غير نظامي به جز سياست خارجي را عهده دار بود. از جمله فعاليت هاي محسوس او در اين دوره مي توان به ايجاد آکادمي پوليس، تاسيس پوهنتون البيروني و تاسيس انجمن شعرا و نويسندگان اشاره کرد. در همين جريان مسئوليت اکثر مذاکرات مهم از جمله مذاکرات عشق آباد و دوشنبه و جلسات شوراي مصا لحه و وحدت ملي را بر عهده داشت.
پس از حادثه 18 سنبله 1380: پس از شهادت مسعود بزرگ در 18 سنبله 1380 که در واقع خونبهاي او پيروزي مجاهدين و شکست طالبان بود، با سقو ط کابل، وي در= راس يک کميسيون امنيتي داخل کابل گرديد محمد يونس قانوني پس از ورود به کابل با مديريتي قوي، نفوذ عميق و راهکارهاي خويش توانست جلو خيلي از حوادث ناگوار را بگيرد و مانع از عقده گشايي هاي افراد، اشخاص و گروه ها گردد و اين کار بسيار ارزشمندي بود که توانست فضاي مناسب و آرامي را در کابل فراهم آورد.
اجلاس بن: محمد يونس قانوني براي شرکت در اين اجلاس در راس يک هيأت بلند پايه از جانب جبهه متحد، راهي بن گرديد. اگر چه حدود اختيارات محول شده به اين هيأت در تصميم گيري ها بسيار محدود بود ولي ابتکار و درايت آقاي قانوني، سرانجام اين پروسه را به نتيجه رساند و اداره موقت محصول اين توافق بود و براستي که اگر محمد يونس قانوني صرف در حوزه اختيارات خويش عمل مي کرد و ابتکار خويش را وارد صحنه نمي ساخت، ممکن بود باز هم در کابل شرايط دوره قبلي حکومت مجاهدين به وجود آيد و هر يک از گروه ها در انديشه کسب حقوق بيشتر و موقعيت برتر به جان يکديگر بيافتند و نتيجه همان مي شد که نبايد مي شد. خوشبختانه محمد يونس قانوني توانست جلو يک فاجعه عظيم بشري را گرفته و نسيم صلح و امنيت، در اين کشور دوباره وزيدن گرفت. به حق اوست که مي تواند افتخار قهرماني صلح و پيام آور دوست را از آن خود کند.
اداره موقت: وي با شکل گرفتن اداره موقت به حيث وزير امو=ر داخله، خدمات ارزنده و نويد بخشي را انجام داد که بر هيچکس اين فعاليت ها فعاليت هاي چشمگير پوشيده نيست. او توانست در سخت ترين شرايط پوليس ملي را تشکيل دهد و به حفظ امنيت در کابل، ايجاد نظم عامه و حاکميت قانوني در وزارت خويش مبادرت ورزد و افتخار بزرگ او اين است که به اعتراف رئيس نيروهاي حافظ صلح آيساف، امنيت کابل در اين دوره ازامنيت واشنگتن هم بهتر بود و اين کار ساده اي نيست.
لويه جرگه اضطراري: درلويه جرگه اضطراري باز هم محمد يونس قانوني بود که براي حفظ حکومت و نظام و براي موفقيت آن از وزارت داخله کناره گيري کرد تا به قول خودش، فرايند صلح و تحقق توافقنامه بن که حکم فرزند او را دارد پيدا کند و همين حرکت ايثارگرانه او بود که محد يونس قانوني را محبوب قلب ها ساخت.
اداره انتقالي اسلامي افغانستان: در کابينه جديد به پيشنهاد رئيس دولت و اصرار مردم که مي خواستند فرزند محبوب سرزمين خويش را در کنار خود داشته باشند، به حيث= وزير معارف د ر خدمت فرزندان اين مرز و بوم قرار گرفت تا بار ديگر با شکوه انديشه هاي روشن و ابتکارهاي سازنده خويش معارف افغانستان که به طرز اسفناکي بي سروسامان بود، تا حدودي سازمان ببخشد و روح تازه اي در کالبد تکيده ي او بدمد. محمد يونس قانوني در نخستين روزهاي فعاليت خويش درمعارف با طرح کمپاين حمايت از معارف و ارايه استراتيژي بازسازي معارف، به عنوان مديري دلسوز، آگاه و مبتکر درخشيد و همه افغانستان يک پارچه حمايت خويش را از او اعلام کرد. در واقع او مبناي معارف نوين معارف افغانستان را گذاشت.
خصوصيات: او مديري است که با روياروي سياست و تفکر در زند گي و انديشه خويش، اسوه نويد بخشي براي نسل جوان ماست. بي ترديد او يکي از بزرگترين و اصيل ترين مرداني است که مي تواند در سرنوشت جامعه ما، نقش بسزا و درخور ستايش ايفا کند. او در اوج کمال و پختگي انديشه اش، مردم را دوست دارد و نسبت به سرنوشت آنها دلسوز و فداکار است. همين امر است که او را در بطن جامعه جاي داده و انديشه هاي او پادشاه اقليم تفکر نسل جوان ماست. او معتقد است که تنها خود آگاهي مردم است که ميتواند آن ها را قادر سازد تا بر سرنوشت خويش حاکم شوند. محمد يونس قانوني موقعيت ها و مصلحت ها را خوب مي شناسد و در عين حال هستي خود، آبرو و اعتبار خود را براي کشور و مردم خود ميخواهد، نه کشور را براي خود و اعتبار خود و اين است راز بزرگ جاودانگي انسانها!



دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:, :: 12:16 ::  نويسنده : کامران

خداوند متعال دين راست و درستي را براي بندگانش برپاداشت و موضوعي باقي نمانده است مگر آنکه حکم آنرا برايشان تبيين فرموده و به راه هايي روشن رهنمون ساخته است کردارشان را نيک گردانيده و بر آباد کردن آنچه به آنان واگذارده است ياري شان مي دهد. در همين راستا شريعتي آمد که در ميان زندگاني دنيا و آخرت تعادل برقرار نموده و بطور همزمان به نيازهاي روح و کالبد بشر مي پردازد.

 

مشروعيت عيد نيز از اين قاعده مستثني نيست. چراکه، دين حنيف اسلام احکام ويژه ي آن را بيان داشته و رفتار فرد مسلمان را در اين مناسبت نيز با دين و آئين خداوند همسو نموده است. در ادامه بطور گذرا در مورد برخي احکام و آداب مربوط به مشروعيت عيد بحث مي شود:

 

گرفتن روزه در روز عيد حرام است. که اولين عيد مي باشد. چنانچه امام بخاري از حضرت عمر رضي الله عنه روايت نموده است که ايشان قبل از خطبه(روز عيد) نماز گزارد و آنگاه در خطبه اش چنين فرمود: « يا أيها الناس إن رسول الله صلى الله عليه وسلم قد نهاكم عن صيام هذين العيدين، أما أحدهما فيوم فطركم من صيامكم، وأما الآخر فيوم تأكلون نُسُكَكَم » .  يعني: "اي مردم بدانيد که رسول الله صلي الله عليه و سلم از روزه گرفتن در اين دو عيد نهي فرمودند، اما اولي که روز شکستن روزه ي تان است و ديگري روزيست که در آن قرباني هايتان را مي خوريد."

 

بسيار تکبير گفتن و ياد کردن بزرگي خداوند در شب عيد مستحب است. بدليل فرمايش خداوند متعال: { ولتكملوا العدة ولتكبروا الله على ما هداكم } (البقرة: 185) يعني:  "و مي خواهد که تمام کنيد شمار را و به بزرگي ياد کنيد خدا را به شکر آنکه راه نمود شما را." تکبير گويي از غروب آفتاب آخرين روز ماه رمضان آغاز شده و تا نماز عيد ادامه مي يابد. اين عمل در همه ي اماکن صورت مي گيرد. در عيد فطر پس از نمازهاي پنجگانه تکبير گفته نمي شود.

 

در تکبير اينچنين گويند: الله أكبر الله أكبر، لا إله إلا الله، والله أكبر الله أكبر ولله الحمد. در صورتيکه سه بار تکبير گفته شود نيکوست و در اين رابطه موضوع گسترده است.

 

استحمام و نظافت براي عيد سنت است؛ آمده است که ابن عمر رضي الله عنه، که به پيروي از سنت و پايبندي بدان معروف است، چنان مي کرد. همچنين پوشيدن بهترين لباس ها مستحب مي باشد، آنگونه که ابوداود در حديث حضرت عايشه رضي الله عنها را آورده است که پيامبر خدا صلي الله عليه و سلم فرموده اند: « ما على أحدكم أن يكون له ثوبان سوى ثوبي مهنته لجمعته » روز عيد از لحاظ مفهوم شبيه جمعه است، بنابراين انجام اين کار سنت است.

 

تناول نمودن چيزي، ترجيحاً خرما، پيش از آنکه براي نماز خارج شود سنت است. چنانچه امام بخاري در حديثي از حضرت انس رضي الله عنه روايت نموده است « كان النبي صلى الله عليه وسلم لا يغدو يوم الفطر حتى يأكل تمرات » : که پيامبر صلي الله عليه و سلم روز عيد فطر جز مقداري خرما چيزي نمي خورد. ابن حجر حديث را بعنوان دليلي براي بستن راه زياده روي در روزه داري بيان نموده است.

 

پياده راه افتادن به سوي نماز عيد پسنديده است، به دليل حديثي، که ترمذي آن را روايت نموده و به حسن بودن حديث رأي داده است، در آن حضرت علي رضي الله عنه مي فرمايد: « من السنة أن تخرج إلى العيد ماشياً، وأن تأكل شيئاً قبل أن تخرج »  يعني: "سنت آنست که براي عيد پياده خارج شده و قبل از خروج چيزي ميل شود."

 

و  سنت چنين است که رفتن به سوي عيد از يک راه و برگشت از آن از راه ديگري باشد. آنگونه که رسول خدا صلي الله عليه و سلم عمل نموده اند، جاييکه امام بخاري روايت مي نمايد: جابر رضي الله عنه تعريف مي کند که: "پيامبر صلي الله عليه وسلم در روز عيد راه ها را بطور مخالف برمي گزيدند."

 

اهل علم براي اينکار دلايل بسياري را برشمرده اند، از جمله: آشکار ساختن نشان و رسوم خداوندي با رفت و آمد در اداي اين فريضه، بخشم درآوردن منافقان، سلام کردن بر رهگذران هردو راه، گواهي ساکنان انس وجن هر دو راه، به فال نيک گرفتن آن براي تغيير حال در جهت مغفرت و خوشنودي خداوند، برآوردن نياز نيازمندان در هر دو راه، البته همگي دلايل فوق و بسياري علت هاي ديگر نيز مي تواند درست باشد.

 

بيرون رفتن زنان در روز عيد براي حضور در نماز عيد و شنيدن خطبه ايرادي ندارد و حتي بعضي از اهل علم آنرا مستحب نيز دانسته اند. کل موضوع مشروط به امنيت از فتنه مي باشد؛ دليل آن حديثي است که مسلم در صحيح خويش از ام عطيه روايت کرده است: « أَمَرَنا رسول الله صلى الله عليه وسلم أن نخرجهن في الفطر والأضحى، العواتق، وذوات الخُدُور، فأما الحُيَّضُ فيعتزلن الصلاة، ويشهدن الخير ودعوة المسلمين »  "پيامبر خدا صلي الله عليه و سلم به ما امر فرمودند که براي روزهاي عيد فطر و قربان زنان دوشيزه و خانه دار ما بيرون آييم. ولي آنانکه در حالت حيض بودند از نماز دوري نموده و در اکرام و دعوت مسلمانان شرکت مي جستند." کلمه ي العواتق: جمع عاتق بوده و به معني زن جوان که هنوز شوهر نکرده است. و الخدر: همان پوششي است که دختر را در منزل پنهان مي دارد، که بعداً به هر نوع پوششي مانند خانه و شبيه به آن اطلاق گرديد و جمع آن خدور است و منظور در اينجا زنان خانه دار مي باشد.

 

در اينجا آگاهي از اين موضوع ضرورت دارد که بدانيم بر زنان لازم است در روز عيد و غير آن با آرايش و عطر يا با لباسي که براي جلب توجه ديگران پوشيده شده و يا هر نوع لباس غير شرعي خارج نشوند. فرمايش خداوند متعال را يادآور مي شويم که: { وقل للمؤمنات يغضضن من أبصارهن ويحفظن فروجهن ولا يبدين زينتهن إلا ما ظهر منها وليضربن بخمرهن على جيوبهن{ " و بگو زنان مسلمان را که بپوشند چشم خود را و نگاه دارند شرمگاه خود را و آشکار نکنند آرايش خود را مگر آنچه ظاهر است از آن موضع و بايد فروگذارند چادرهاي خود را بر گريبانهاي خود." (نور:31)

 

و در پايان، تبريک گفتن و شادباش عيد ايرادي ندارد، مثلاً به کسي که ملاقات مي نمايد بگويد: "خداوند از ما و شما قبول کند، و بر ما و شما آن را پر خير و برکت گرداند و عيدتان مبارک"، و مانند اين ها؛ بدليل حديثي از ابوامامه باهلي رضي الله عنه که هنگام مراجعت از (نماز) عيد بهمديگر مي گفتند: خداوند از ما و شما بپذيرد. {تقبل الله منا ومنك.} و امام احمد رحمه الله عقيده دارد اسناد حديث ابوامامه رضي الله عنه نيکوست. ابن تيميه رحمه الله بيان مي دارد: "از بسياري از صحابه روايت شده که اين کار را انجام مي داده اند و ائمه بعد از ايشان، مانند امام احمد و ديگران، بدينکار رخصت داده اند."

 

اين موارد گزيده اي از احکام و آداب مربوط به عيد بودند. خوشا آنانکه به شريعت و راه پروردگارشان پايبند بوده و در حدود اوامر و نواهي او بازايستند و دنيا را وسيله ي آخرت قراردهند. که اين کار بهترين چيزي است که براي آن بار و توشه بربندند و شايسته است که در نيل بدان رقابت کنندگان از هم پيشي بگيرند و عمل کنندگان درآن بکوشند. عيدتان مبارک باد و خداوند طاعت  ما و شما را قبول فرمايد.

 

ترجمه: مسعود

مصدر: سايت نوار اسلام

IslamTape.Com



 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب